گسترش آگاهی:
قابل پیش بینی بود دولتی که با کودتا بر سرکار بیاید و برای پیشرفت پروژه حذف منتقدان و مخالفان خامنه ای از صحنه سیاسی کشور برایش هزینه های گزاف صورت پذیرد، قبل از حذف خود توسط چکمه پوشان اینگونه دست و پا بزند.
بی کفایتی و منش دیکتاتوری خامنه ای وضعیت کشور را روز به روز به سوی تک صدای سوق داده است و در این مسیر بعد از بهره گیری از مهره ها برای پیشبرد پروژه اش مبادرت به حذفشان می نماید، حال نوبت احمدی نژاد است که با وجود تمام خدماتش در جهت حذف منتقدان و مخالفان، بدون تشنج از منصب تدارکاتچی حذف گردد. احمدی نژادی که به این راحتی ها رفتنی نیست.
روش حذف کم کم مشخص می گردد، استفاده از نارضایتی عمومی و نسبت دادن تمام مشکلات به احمدی نژادی که در بهترین حالت تنها یک تدارکاتچی بوده است. حملات نفرات مورد وثوق خامنه ای به احمدی نژاد، فشارها از طرف قوه قضاییه و فعالیت بی سر و صدای صداوسیمای میلی در جهت نسبت دادن تمام مشکلات به احمدی نژاد خود نشان از شروع این پروژه حذف است.
مقاله امروز کیهان (7 آبان 91)، نشانی دیگر از پیگیری این پروژه است، آنجایی که حسین شریعتمداری ملقب به بازجو، در حفظ شان معصومیت خامنه ای و نفرات حلق اولش، حمایت های کودتا گونه قبلی از احمدی نژاد وعدم حمایت از کنونی و حمله به او را توجیه (ماست مالی) می کند. مانند گذشته هم از مشابهت های تاریخی استفاده می کند و خود و مقام مطلقه فقیه را علی (ع) و احمدی نژاد و دار و دسته اش را طلحه و زبير می نامد.
مقاله امروز کیهان تا آنجا پیش می رود که آمار ساختگی 25 میلیونی رای به احمدی نژاد را متعلق به حزب الله می نامد و حذف باب طبع آقای خامنه ای را نیز به حزب الله نسبت می دهد احمدی نژادی که دیگر یک مهره سوخته است و باید به دست حزب الله مد نظر مشاور خامنه ای حذف گردد.
مسئول وضعیت بحرانی کنونی مشخصا خامنه ای است و احمدی نژاد زیر لوای او روزگار می گذرانده و در حال حاضر که نوبت حذفش فرا رسیده، کمی در حال تقلا است.
در آخر باید گفت که این جنگ جنگ گرگ هاست، گرگ هایی در حالتی مست از قدرت برای شکار شیر، که برای سهم بیشتر پنجه بر هم می کشند. شیری که شاید خفته است و شاید در حال مشاهده جنگ گرگ هاست.
قابل پیش بینی بود دولتی که با کودتا بر سرکار بیاید و برای پیشرفت پروژه حذف منتقدان و مخالفان خامنه ای از صحنه سیاسی کشور برایش هزینه های گزاف صورت پذیرد، قبل از حذف خود توسط چکمه پوشان اینگونه دست و پا بزند.
بی کفایتی و منش دیکتاتوری خامنه ای وضعیت کشور را روز به روز به سوی تک صدای سوق داده است و در این مسیر بعد از بهره گیری از مهره ها برای پیشبرد پروژه اش مبادرت به حذفشان می نماید، حال نوبت احمدی نژاد است که با وجود تمام خدماتش در جهت حذف منتقدان و مخالفان، بدون تشنج از منصب تدارکاتچی حذف گردد. احمدی نژادی که به این راحتی ها رفتنی نیست.روش حذف کم کم مشخص می گردد، استفاده از نارضایتی عمومی و نسبت دادن تمام مشکلات به احمدی نژادی که در بهترین حالت تنها یک تدارکاتچی بوده است. حملات نفرات مورد وثوق خامنه ای به احمدی نژاد، فشارها از طرف قوه قضاییه و فعالیت بی سر و صدای صداوسیمای میلی در جهت نسبت دادن تمام مشکلات به احمدی نژاد خود نشان از شروع این پروژه حذف است.
مقاله امروز کیهان (7 آبان 91)، نشانی دیگر از پیگیری این پروژه است، آنجایی که حسین شریعتمداری ملقب به بازجو، در حفظ شان معصومیت خامنه ای و نفرات حلق اولش، حمایت های کودتا گونه قبلی از احمدی نژاد وعدم حمایت از کنونی و حمله به او را توجیه (ماست مالی) می کند. مانند گذشته هم از مشابهت های تاریخی استفاده می کند و خود و مقام مطلقه فقیه را علی (ع) و احمدی نژاد و دار و دسته اش را طلحه و زبير می نامد.مقاله امروز کیهان تا آنجا پیش می رود که آمار ساختگی 25 میلیونی رای به احمدی نژاد را متعلق به حزب الله می نامد و حذف باب طبع آقای خامنه ای را نیز به حزب الله نسبت می دهد احمدی نژادی که دیگر یک مهره سوخته است و باید به دست حزب الله مد نظر مشاور خامنه ای حذف گردد.
مسئول وضعیت بحرانی کنونی مشخصا خامنه ای است و احمدی نژاد زیر لوای او روزگار می گذرانده و در حال حاضر که نوبت حذفش فرا رسیده، کمی در حال تقلا است.
در آخر باید گفت که این جنگ جنگ گرگ هاست، گرگ هایی در حالتی مست از قدرت برای شکار شیر، که برای سهم بیشتر پنجه بر هم می کشند. شیری که شاید خفته است و شاید در حال مشاهده جنگ گرگ هاست.
با تشکر از شما
پاسخحذف