۱۳۹۲ اردیبهشت ۸, یکشنبه

هیچ رئیس جمهوری برای ملت ایران، خاتمی نخواهد شد!

سید محمد خاتمی


[برای مرور اخبار و یادداشت ها در صفحه گسترش آگاهی فیسبوک عضو شوید]


متن یادداشت:


توضیح :این نوشتار هشت سال قبل نخستین بار به عنوان سرمقاله بازتاب در آخرین روزهای حضور سیدمحمد خاتمی بعنوان رییس جمهور ایران منتشر گردید و اکنون پس از هشت سال بدون کوچکترین تغییری منتشر می گردد.

*فواد صادقی 

روزهای واپسین ریاست جمهوری خاتمی و لزوم تحلیلی واقع بینانه و تقدیر از تلاش های طاقت فرسای این چهره ماندگار ایران زمین، آنچنان اهمیتی دارد که مرا وادار می کند، برخلاف رویه یک سال اخیر، سکوت قلم را شکسته «برای خاتمی» بنویسم؛ نوشته ای که اگر خاتمی همچنان صاحب و بر مصدر قدرت بود و اگر این گونه به وی جفا نمی شد، به خود اجازه تحریر و انتشارش را نمی دادم و تنها اکنون که زمان «خاتمه خاتمی» یا به عبارتی دقیق تر، «خاتمه قدرت خاتمی» است، می توان با وجدانی آسوده از آن سخن گفت. 

1ـ نخست، از «آغاز خاتمی» وارد می شوم. بی تردید، یکی از زمینه های رجوع توده وار و عمومی جامعه ایران به خاتمی در دوم خرداد، شباهت ها و نوعی ارتباط مفهومی بود که افکار عمومی از شخصیت و منش وی با «سیره نبوی» استنباط می کرد. 

نام سه کلمه ای «سیدمحمد خاتمی» که هر سه واژه آن با پیامبر اسلام(ص) گره خورده بود و از سیادت و انتساب نسبی وی به خاندان پیامبر تا همنامی با رسول اکرم(ص) و به عاریت گرفتن عنوان خانوادگی خاتمی از لقب «خاتم الانبیاء» به همراه قراین دیگر از رفتار وی، چون تأکید بر تسامح و تساهل که اشاره به «شریعت سهله و سمحه» داشت، محوریت دوستی و مهربانی و عطوفت با همگان که متأثر از جلوه «رحمةللعالمین» پیامبر است، نشانه هایی بود که باعث شد، جامعه ی اکثراً متدین و سنتی ایران، در چهره خاتمی شباهت بیشتری به پیامبر اکرم(ص) نسبت به دیگر روحانیون احساس کنند، جالب آنجاست که پس از ریاست جمهوری خاتمی، برداشت جهان نیز از خاتمی در همین راستا شکل گرفت و وی که یک روحانی شیعه و متعلق به اقلیت جهان اسلام بود، به عنوان سمبل و نماد اسلام و پیامبر اکرم(ص) در عرصه بین المللی مطرح شد. 

بنابراین، باید تحلیل و ارزیابی از نقش آفرینی و عملکرد خاتمی در هشت سال مدیریت کشور را در چهارچوب «سیره نبوی» مورد توجه قرار دهیم و از تطبیق نقاط قدرت و ضعف شخصیت و عملکرد وی در این گفتمان، معیارهای قضاوت درباره خاتمی را به دست آوریم، در حالی که رویکرد و مشی عمده منتقدان خاتمی به وی، در چهارچوب تفاوت های رفتاری خاتمی با سیره علوی تمرکز داشت. 

گرچه در این فرصت مجال آن نیست که تفاوت های سیره حکومتی نبوی با سیره علوی حکومت که ریشه در تفاوت های زمان و جامعه تحت اداره آن دو بزرگوار در زمان مسئولیت پیامبر(ص) و علی (ع) دارد، مورد تأمل قرار گیرد، اما توجه به این نکته لازم است که شرایط ظهور خاتمی، یعنی فضای حاکم بر کشور پیش از دوم خرداد که افراط گری، کج روی و رویکرد ناصحیح به مفاهیم دینی باعث شده بود تا جامعه در آستانه یک انفجار قرار گیرد، رجوع به سیره نبوی، گشایش و همگرایی با عموم جامعه و تمامی اقشار را اقتضا می کرد و دست تقدیر، خاتمی را برای بر عهده گرفتن مسئولیت در این شرایط سخت برگزید که اتفاقا بیشترین قرابت و نزدیکی با سیره نبوی را در شخصیت، چهره و منش خود داشت. 
به هر تقدیر، خاتمی برای جامعه ایران موهبتی کم نظیر بود که به تعبیر رهبر انقلاب در «حماسه دوم خرداد» به ایرانیان هدیه شد. 

2ـ خاتمی، رئیس جمهوری غیرمتعارف بود و این غیرمتعارف بودن، نه تنها مختص به ایران بود که سرزمین «خرق عادت» و شگفتی هاست، بلکه با عرف جهانی نیز سازگاری نداشت. 
عهده داری مسئولیت و سکانداری سیاست و اقتصاد کشور حادثه خیز و پیچیده ای، چون ایران برای شخصی که نه سیاست (نه به مفهوم علمی که در این موضوع صاحب آثاری نیز هست بلکه به معنای تجربی و اجتماعی) می داند و نه از اقتصاد سررشته چندانی دارد، نه تنها یک خلاف عادت بلکه از دیدگاه بسیاری از نخبگان، بحران زاست. 

اما خاتمی به خوبی دریافته بود که مردم به خاطر همین ویژگی ها، وی را برگزیده اند؛ چراکه در مقایسه با رقبایش که سمبل سیاست ورزی و پیچیدگی های اطلاعاتی و امنیتی بودند، او شخصیتی بسیط، ساده و شفاف داشت. 
خاتمی از طبقه روشنفکران بود، اما نه روشنفکرانی که از عمق مفاهیم پیچیده فلسفی و تمدن غربی و با زبانی غیرقابل فهم برای عموم جامعه سخن گویند، بلکه روشنفکری که از دل سنت ها برخاسته و با زبان و ادبیات این مردم، با آنان سخن می گفت و به همین خاطر، بسیاری از روشنفکران از تشبیه جامعه مدنی به «مدینةالنبی» از سوی خاتمی برآشفتند، همانگونه که بسیاری از اقتصاددانان از تصریح وی بر این که از پیچیدگی های اقتصاد و آمار چیزی نمی داند، گلایه کردند و آن را نقطه ضعف بزرگی برای وی می شمردند، اما خاتمی نشان داد آنگونه که می داند، می تواند و مردم از او انتظار دارند، به دنبال ایفای مسئولیت است و همانگونه هم ماند و به این دلیل حتی در شرایطی که بسیاری از ایده ها و شعارهای خاتمی در سیاست و اقتصاد مانند «طرح ساماندهی اقتصاد کشور» عملی نشد، مردم در آن کوتاهی، نقض عهد و فریبکاری نیافتند، بلکه این عملی نشدن را ناشی از کوتاهی و ناهمراهی یاران خاتمی و دیگر صاحبان قدرت دانستند و به همین دلیل در دور دوم مسئولیت خاتمی، آرای وی در میان شرکت کنندگان در انتخابات، نه تنها دچار افت منطقی دو رئیس جمهور قبلی نشد، بلکه رشدی 10 درصدی نسبت به کل آرا داشت. 

بدین سان، خاتمی در طول هشت سال مسئولیت خود، نه تنها شخصیت و ماهیت خود را تغییر نداد، بلکه با اصرار بر خصوصیاتش شیوه و سبک جدیدی را از سیاست ورزی در ایران و جهان بر جای گذاشت، سبکی که به جای تکیه بر پیچیدگی ها، بر سادگی ها تأکید دارد و شفافیت و صداقت را که با ریشه های سیاست ورزی مرسوم تناقض دارد، نهادینه می کند. 

3ـ خاتمی در ایران به سمبلی برای سلامت تبدیل شد، شائبه فساد مالی که جامعه ایران برای هر صاحب قدرتی اگرچه در مدت و مسئولیتی پایین تصویر می کند، درباره خاتمی حتی پس از عهده داری بالاترین مسئولیت اجرایی کشور آن هم به مدت هشت سال به وجود نیامد. چراکه وی دخالت در اقتصاد و سیاست را برای بستگانش مجاز ندانست و اگرچه برخی از نزدیکان وی به فعالیت های حزبی روی آوردند، هیچ گاه از حمایت وی برخوردار نشدند و حتی حذف ناگهانی آنان از عرصه سیاست نیز حتی بیش از ردصلاحیت سایر کاندیداها بر خاتمی گران نیامد. 

وی راه ورود به عرصه های اقتصادی را نیز بر بستگانش بست و حتی فعالیت اقتصادی پیشین برخی از نزدیکانش را به فعالیت ستادی تبدیل کرد و این همه حکایت از آن داشت که برخورداری مسئولان از تصویری سالم در میان مردم، نیازمند تلاش، دقت و وسعت نگاه مسئولان است. 

4ـ خاتمی، وفادار بود و این وفاداری را مردم با تمام وجود لمس کردند، اگر یک دهه قبل از به قدرت رسیدن خاتمی، امام خمینی(ره) از وی با تعبیر «فرزند امین و فاضل و باتقوا و متعهدم» نام برده بود، وی با تمام توان سعی کرد به پدر معنوی خود وفادار باشد و در اوج تفوق اصلاح طلبان و به رغم تمامی مخالف سازی های این جبهه، از دو اصل بنیادین اندیشه امام(ره) یعنی «ولایت فقیه» و عنصر «مصلحت» با تمام توان دفاع کرد. خاتمی به دوستان خویش هم وفادار ماند، اگرچه هزینه ای که برای این وفاداری پرداخت، بسیار سنگین بود. 

واقعیت آن است که حملات دشمنان، مخالفان و منتقدان خاتمی، اگرچه با شدت و حدت فراوانی همراه بود، اما در نهایت به سود وی تمام شد و بر دامنه محبوبیت و نفوذ او افزود، اما عملکرد غلط، سوءاستفاده و فرصت طلبی برخی از دوستان و اطرافیان خاتمی، هزینه ها و فشارهای سنگینی را به وی تحمیل کرد و گرچه اعلام بیزاری و انتقاد علنی به این گروه می توانست منافع فراوانی را برای شخص وی به ارمغان آورد، اما خاتمی این اقدام را ناجوانمردانه می دانست و به انتقادات و نصایح غیرعلنی به یاران ناهمراه و اطرافیان فرصت طلب خود اکتفا کرد. 

5ـ خاتمی، مظلوم بود و این مظلومیت که قبل از آمدنش آغاز شده بود، در رفتنش هم نمودار است. بیشترین تخریب ها، تهمت ها و توهین ها به خاتمی، از ماه ها پیش از دوم خرداد آغاز شد و تاکنون هم ادامه دارد و برخلاف دیگر اشخاص که نیروهای ضدانقلاب و ضددین و یا حداکثر نیروهای تندرو و خام متدین، پرچم دار تخریب آنان بودند، طیف قابل توجهی از روحانیون و متنفذان جامعه، در کنار دیگر مخالفان وی از اپوزیسیون نظام تا نیروهای رادیکال و سکولار مذهبی، حملات به خاتمی را تأیید کرده و می کنند که این حملات و تخریب ها، مردم ایران را که از نظر عاطفی، حساس و تأثیرپذیر هستند، به دفاع از مظلوم واداشت. 
خاتمی اگرچه در هنگامه نفس گیر سیاست، آبروی خود را در آتشکده تخریب ها و توهین ها و قربانی کرد، اما اراده الهی در این مهلکه نه تنها برای وی، بلکه برای جامعه ایران، آبرو آفرید. 

6ـ خاتمی، محبوب بود و این محبوبیت، نه تنها میان هواداران وی، بلکه در بین منتقدان و مخالفان و حتی در میان سران و افکار عمومی جهان نیز غیرقابل انکار است. 
صاحب این قلم، همانند دیگر کسانی که نام خاتمی را در برگه های رأی خود ننوشته بودند، از این که شخصیتی مانند او به عنوان رئیس جمهور و سمبل ایران در سطح جهان مطرح گردیده است، سربلند و شادمان هستند. هیچ کس نمی تواند ارتقا و درخشش نام ایران در عرصه جهان را در دوره خاتمی انکار کند و اگر نبود ضعف، کاستی و ناهمراهی دستگاه دیپلماسی کشور، نقاط منحصر به فرد و برجسته خاتمی می توانست دستاوردهایی به مراتب بیشتر از وضعیت موجود را برای ایران به همراه بیاورد. 

7ـ خاتمی معصوم نبود؛ اما برخلاف دیگر سیاستمداران که پذیرش و اعتراف به اشتباه را نوعی شکست و سقوط می دانند، خاتمی رفتار خلاف آن را زیر پاگذاشتن صداقت می دانست و به همین خاطر در موارد متعددی، اشتباهات، ضعف ها و کاستی های خود را با مردم در میان گذاشت و از آنان صمیمانه عذرخواهی کرد و این رویه نه تنها موجب تزلزل و سقوط جایگاه اجتماعی او نشد، بلکه محبوبیت و اعتماد عمومی به وی را افزایش داد. 
خاتمی همان گونه که از نفی تقدس و قدسیت مسئولان و سیاستمداران و آسمانی نکردن و غیرقابل نقد جلوه دادن آنان سخن می گفت؛ خود نیز نمونه ای عینی از سیاستمداران زمینی شد و نه تنها تصدیق اشتباه و عذرخواهی را ننگ ندانست، بلکه داوطلبانه در میان تنور داغ انتقاد که پیش از او، افروختن آن در حوزه ریاست جمهوری غیرقابل تصور بود، رفت. 

انتقادات مشفقانه و منصفانه را پذیرفت و از بی انصافی ها، سیاه نمایی ها و توهین ها برنیفروخت، از کسی شکایت نکرد و منتقدانش را از خود نراند. اگر در عصبانیت سخن تندی گفت، در آرامش آن را جبران کرد و اگر از کسی یا سخنی مکدر شد، کینه ای به دل نگرفت. به دفعات بی شمار در برابر پرسش ها و انتقادات قرار گرفت، اما فشار کاری، کم حوصلگی و ناراحتی خود را به رسانه ها و افکار عمومی منتقل نکرد. 

8ـ خاتمی محترم ماند؛ ویژگی قدرت حکومتی و اقتدار دولتی، آن است که با پایان یافتن آن، احترام و منزلت از صاحبان منصب زایل می شود، اما خاتمی طوری آمد و رفت که اگرچه در زمان آمدنش بیشتر مردم ایران و جهان وی را نمی شناختند و برای او احترام خاصی قایل نبودند، اما هنگام رفتنش از وی به نیکی و بزرگی یاد می کنند و هم اکنون نیز یکی از محبوب ترین شخصیت های ایران، جهان اسلام و عرصه بین الملل است و این سرمایه گرانبها و بی نظیری برای ایرانیان است که هیچ کس به اندازه شخص خاتمی در حفظ و استفاده از آن نمی تواند مؤثر باشد. 

خاتمی باید همان گونه که بود، بماند و نه در دامن افراطیون و اپوزیسیون فرو افتد و نه اجازه مصادره شدن خود را به محافظه کاران بدهد، خاتمی باید بداند 42 میلیون رأیی که مردم به وی دادند، تکرارناشدنی است و در یک کلام: «هیچ کس برای ملت ایران خاتمی نخواهد شد». 


پایان یادداشت.
نقل از Baztab Emrooz و فواد صادقی



گسترش آگاهی راه رسیدن به ایرانی یکپارچه، آباد، آزاد و سرشار از عدالت
[لطفا منتشر نمایید]



----------------------------------------------------------------------------------------- 



۱ نظر:

  1. باسلام اگر براتون ممکنه یه دعوتنامه برای بالاترین برام به ادرس زیر بفرستید
    باتشکر
    rashidwwwww@yahoo.com

    پاسخحذف